سرگشته و بی قرار برمی گردد
از پای فتاده، زار برمی گردد
با دست تهی از سفر آهن و دود
یک روز بشر به غار برمی گردد!*
*محمد رضا ترکی
پی نوشت :
- اینجا یکی از مسجد های جایی است که من زندگی می کنم توی یکی از کاشی کاری ها نوشته است : یا انیس القلوب و من هی گذرم را از اینجایی می اندازم که آن کاشی کاری را دوباره ببینم. بعضی کلمه ها انگار ستون می شوند در زندگی ما.