نوستالژی؛ یعنی رنج بازگشت
سه نفر بودند...آنها که جا مانده بودند ؛باران -پیامبرشان- جز بر یاران نبود... اغیار نبودند اما آخر بر جای مانده بودند.
تنگ شده بود دنیا برایشان، تنگ شده بودند برای خودشان، دلتنگ شده بودند برای خدایشان...دانستند که جز او پناهی نیست،بر دل قراری نیست...
9:118
احوال برنامه نویس مهندس نرم افزار ؟
نوستالوژی هم از آن حرفهاییست که فارسی اش نیست.
خوش باش رفیق ...
ایام هم به کام
یه اصل داریم تو برنامه نویسی...دنیای واقعی رو مدل کنین!
رنج بازگشت هم از آن abstract class هاست که سخت می شود از آن instance گرفت...
سلام علیکم
بنده نفهمیدم چه نوشته اید.
انشاله که چیز خوبیست. . یا اینجور به نظر می رسد.
متاسفانه مدتی توفیق نوشتن از بنده سلب شده بود .
لطفا به وبلاگ تفسیر تشریف آورده در بحث مشارکت کنید .
سلام مفسر عزیز
ای بابا شما دیگه چرا؟!
بخوانید :
«و علی الثلاثه الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت...»
http://tanzil.net/#9:118