-
مراقب نباید طوری های خودتان باشید
جمعه 30 مرداد 1394 22:43
بخشی از آدم بودن شامل نشستن و دیدن میشود بخشی از آدم بودن شامل دیدن دیگران طوری که نباید باشند میشوند نه "نباید طوری" من، "نباید طوری" های خودشان؛ همانطور که خودشان چیده بودند همه"نباید طوری" هایی که خسته شدند و برایشان بی اهمیت شد. پی نوشت: باید ها هم مهم هستند، نباید ها اما نقاط مرزی...
-
کلمه هست، اما کم است
شنبه 13 تیر 1394 00:44
ما در دوره انقراض به سر میبریم نشان به نشان کلمهها که هر روز کمتر میشوند بین من و تو.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 خرداد 1394 02:04
اینکه در هر پالس ذهنی بتوانی همه زندگی را دوباره از نو مرور کنی و هیچ جزئیاتی از قلم نیفتد نفرین ابدی است. پینوشت: قبل لحظه مرگ میگویند همه زندگی مرور میشود برای آدم من برای مرور لحظهها همیشه آمادهام
-
tough times
دوشنبه 11 خرداد 1394 01:45
همین که هنوز نمیشود صدای سکوت را پخش کرد یعنی بشر به هیچ جا نرسیده است.
-
افکارم...
یکشنبه 10 خرداد 1394 00:24
افکارم مثل بچه یتیمی مانده در راهند. پی نوشت: یکی بیاد بپرسه خوبی؟ که بتونم بهش بگم نه
-
یک دیالوگ قدیمی حالا کلیشه شده
پنجشنبه 7 خرداد 1394 02:44
- غمیگنه + چی؟ - تو میمیری + مگه تو نمیمیری؟ - چرا ولی تو بیشتر از دو سال... + تو میدونی که بیشتر از دو سال زندهای؟ پینوشت: کسانی که تجربه عمیقتری از درد داشتن بهتر بلدن زندگی کنن. قطعا هنوز آن چیز که اصل است از دیدهها پنهان است.
-
شکوفهها، ناگهان
یکشنبه 3 خرداد 1394 20:47
راه میروی و فکر میکنی در خطوط مستقیم؛ ناگهان شکوفهها خطور میکنند.
-
مشکل همیشگی زمان
دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 01:19
-
human relationship dilemma
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 00:18
آدمها برای بهتر کردن حالت نیامدهاند، آنها فقط آمدهاند تا حالشان بهتر شود. پینوشت: Stop Complaining Do your job, and do it well کلی قول دست و پا شکسته جمع کردم برا خودم
-
شب 001
شنبه 19 اردیبهشت 1394 03:12
-
there will be blood
سهشنبه 15 اردیبهشت 1394 01:47
-
بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار
شنبه 5 اردیبهشت 1394 22:45
سال چهار فصل دارد و هیچکدام بهار نیست جز فصل جوانههای تو. پینوشت: "کاش مردم دانههای دلشان پیدا بود"
-
ساعت به وقت تکرار
یکشنبه 28 دی 1393 00:20
وقتی ساعت تکرار شدن ترسو بلد میشی پی نوشت: هنوز دِینم رو ادا نکردم... هنوز ترس هنوز هم همون جنگل و نگرانی وقتی میدونی داغونی هنوز هم نامردی و بی معرفتی
-
ساده
جمعه 14 آذر 1393 23:44
دنیا جای خوبیه، تنها بدیش اینه که ممکنه نابود بشی و تنها کسی که برات مهمه نفهمه پی نوشت: یه جورایی نکته جالبش هم هست ساده...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 مهر 1393 01:26
-
سخن تازه
سهشنبه 22 مهر 1393 23:28
دفعه بعدی که خواستید به کسی بگویید حرف تازه ای ندارد... حرف تازه ای بزنید
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 مرداد 1393 22:47
DESHI DESHI BASARA
-
دست به دامان توام...
جمعه 27 تیر 1393 22:54
گزارش هواشناسی هر چه میخواهد باشد پس از تو هوا پس است
-
ماه عسل
جمعه 27 تیر 1393 17:02
ماه آشنای دور و دیرین ماست
-
یاد من نرفته است بودنت هنوز
چهارشنبه 25 تیر 1393 20:23
خستهام دلشکستهام آخرین پناه من پناهگاه من رفیق روزهای بی رفیق یاد من نرفته است بودنت هنوز... پناه من تو باش
-
ادای دین
پنجشنبه 19 تیر 1393 00:12
اگر در پس لکنت من پنهان ماندهاید، مرا ببخشید... مدیونم به شما ای کلمات... واژهها... جملهها...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 تیر 1393 01:33
مردی که بغض داشته باشد ترکیب مسخره ای است
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 فروردین 1393 01:06
بیچاره مردی که دل دارد اما کلمه ندارد بیچاره کلمات بی هم کلام بیچاره این دل لبریز
-
مرا جرعه جرعه...
سهشنبه 29 بهمن 1392 23:50
خالیم
-
من و تو
سهشنبه 15 بهمن 1392 00:10
ایراد از من دیوانه است که همه چیز را باهم میخواهم یا از توی عاقل که یاد نگرفتهای پرواز کنی؟
-
من دلم تنگ است، آسمان چشمش
یکشنبه 29 دی 1392 23:59
سلام خدا من دلم تنگ است؛ برای آدم هایت: چند تایی هستند که می دانی، خیلی سن و سالی هم ندارند، سلامتشان بدار، لطفا. یکی هست که می دانی، کمی بزرگتر است، نور بالای سرش باش جای سایه ای که ندارد،لطفا. یکی هست که می دانی، مردی هست برای خودش، اما تو شریک تنهایی هایش باش و امید ناامیدی هایش، لطفا. یکی هست که می دانی،دارد تلاش...
-
بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار
دوشنبه 16 دی 1392 00:26
بهار بودی پاییز بودم برگهای سبزت...
-
دلم گرفت
جمعه 29 آذر 1392 00:38
داشتم فکر می کردم چند سال بعد وقتی پیرتر شده باشیم هر کداممان یک طرف باشیم بعد مثل این فیلم ها یک قراری جایی مکانی همینطور بدون منظور هم که شده دور هم جمع شویم بعد اصلا حرفی هم نزنیم بنشینیم همدیگر را نگاه کنیم حجم خاطره های مرور شده از روی چشم ها و چهره ها شاید ما را از حرف زدن بی نیاز کند پی نوشت: حالا اصلا خاطره هم...
-
دست، دست
جمعه 24 آبان 1392 13:07
دست هایی که در غدیر بالا رفته بود در کربلا پایین آوردند
-
املاء
پنجشنبه 23 آبان 1392 16:36
گاهی هم میبینی کاریمان ندارد می گوید برو ببینم تا کجا میخواهی بروی مگر نه اینکه هر کسی یک حدی دارد یک ظرفیتی دارد بالاخره تو هم یک انسان هستی؛ بیشتر از این که نیست؟ ادامه بده ببینم پر خواهی شد اما بعد از آن... پی نوشت: آدم به اینجا برسد خیلی خطرناک است، خیلی درد دارد اهل کنایه نیستم اما این یک بار به قول روضه های این...